نکتة حائز اهمیت این است که بچهها بفهمند سؤال را صرفاً بخاطر خود سؤال نمیپرسند، بلکه باید سؤالاتی بپرسند که در پییافتن جواب آن هستند. وادار کردن بچهها به تفکر دربارة ارتباط بین سؤالات، نه تنها از تعداد سؤالات کم میکند، بلکه آنها را قادر میسازد تا تفکر بهتری از مسائل زیر ساختی داشته باشند.
سؤالات باید مهم باشند و در عین حال لازم است که فرد بتواند در مورد جوابهای خود قضاوت کند، این امر شامل سؤالات و تئوریهایی میشود که با زندگی امروزی، گذشته و آینده ما مرتبط هستند. بزرگسالان و همینطور بچهها بطور ذاتی دوست دارند در مورد دنیای خود تحقیق کنند و از آن سر در بیاورند، اینکه چه اتفاقی برای ما میافتد؟ چرا و چگونه؟ در اولین روزهای تحقیق، بچهها باید یاد بگیرند چه سؤالاتی برای طرح در جلسه مفید و مؤثر هستند، چون سؤالات آزاد زیادی وجود دارد .
برای شروع کار، از یکسری نشانهها استفاده کنید تا بچهها سؤالات را بر حسب مناسب بودن برای تحقیق طبقهبندی کنند. در کنار سؤالات بسته ـکه معمولاً جوابهای تعریف شده و غیرقابل بحثی دارندـ علامت تیک بگذارید، این علامت بیانگر آنست که ما جواب را میدانیم و نمیتوانیم بحث معنادار و مفیدی در مورد آن داشته باشیم، این علامت در ضمن بیانگر آنست که سؤالات مربوطه غلط نیستند، ولی نمیتوان آنها را با طیفی از عقاید به بحث گذاشت .
برخی سؤالات در مورد مسائلی متمرکز میشوند که از انگیزة خاصی ناشی میشوند یا دربارة حقیقتی است که بچهها میتوانند در مورد آن تحقیق کنند و یا از دیگران توضیح بخواهند؛ بدین ترتیب جوابها همواره حقیقی خواهند بود. همچون: «چرا گرگها نمیتوانند حرف بزنند؟»
سؤالات آزاد نیز سؤالاتی هستند که میتوانند مورد بحث قرار گیرند، نظرات و عقاید مختلفی میتواند در مورد آنها ارائه شود. در مورد این سؤالات میتوان بخوبی کار کرد، بطوری که تحقیق مربوطه در مسیر فلسفی قرار گیرد .
وقتی بچهها با جلسات فلسفی بیشتر آشنا شوند، سؤالات فلسفی بیشتری میتوانند مطرح کنند. سؤالات فلسفی، سؤالاتی هستند که در زمینه سؤال مربوطه، انگیزه را برانگیخته و پتانسیل تحقیق را دارند؛ همچون: عشق چیست؟ آگاهی چیست؟ و ...
پرورش سؤال کردن در بچهها
ابتدا به بچهها چند لحظه فرصت فکر کردن بدهید. برای روشنسازی تفکرشان میتوانند فکرشان را در دفتر نقاشی کنند. نکتة حائز اهمیت اینست که بچهها بفهمند سؤال را صرفاً بخاطر خود سؤال نمیپرسند، بلکه باید سؤالاتی بپرسند که در پییافتن جواب آن هستند؛ برای آنکه کیفیت تحقیق و گفتگو بالا برود باید سؤلاتی بپرسند که منجر به بحث آزاد شود .
وقتی بچهها سؤالات خود را در دفترشان ثبت کردند حال نوبت آن میرسد که همة سؤالات را جمعآوری کنید؛ برای اینکار از بچهها بخواهید سرجای خود برگردند و بنشینند و شما کلیه سؤالات را روی کاغذ بزرگی وارد کنید .
معلم یا تسهیل کننده، سؤالات بچهها را دقیقاً با کلمات خودشان مینویسد. بسیار حائز اهمیت و مفید است که نام هر کودک را جلوی سؤال خودش بنویسید تا بر فرد پرسش کننده تأکید شود، ضمناً بر تمایل کودک در ارائه سؤالش به کل گروه تأکید کنید. راههای زیادی برای جمعآوری سؤالات و ادارة این فرایند وجود دارد. جمعآوری سؤالات بسیار وقتگیرست اما راههای زیادی برای سرعت بخشیدن به آن وجود دارد .
راههای جمعآوری سؤالات
ـ هر یک از بچهها داوطلبانه یکی از سؤالات خود را انتخاب کرده بگوید و معلم آن را در کاغذ بنویسد .
ـ از «صندلی داغ» استفاده کنید؛ به اینصورت که هر یک از بچهها به نوبت بیاید بر آن صندلی بنشیند و سؤالاتش را ارائه دهد. به آنها گوشزد کنید که صبر کنند تا صندلی خالی شود. اینکار، روش خوبی برای یادآوری نوبتگیری است. بچههای دیگر هم اگر سؤال مشابهی دارند میتوانند کنار فردی که سؤال خود را مطرح میکند، بایستند. در اینمورد باید مطمئن شوید که کلمات دقیقاً مشابه هم هستند .
ـ بچههای باسواد میتوانند سؤالات خود را بر روی کاغذی بزرگ بنویسند .
ـ همینطور میتوانند سؤالات خود را بر روی یادداشتهای چسبدار نوشته و سپس آن را بر کاغذی بزرگ بچسبانند .
سؤالات مشابه را وارد نکنید ـ مابقی سؤالات را جمعآوری و به بچهها کمک کنید تا ارتباط بین آنها را پیدا کنند. از بچهها بخواهید سؤالات و تصاویر مشابه با مورد خودشان را پیدا کنند. آنها میتوانند در مورد معنای سؤالات یا تصاویرشان با یکدیگر صحبت کرده و آن را در یک سؤال خلاصه کنند، وقتی سؤالات ارائه شد، تسهیل کننده نام همة بچهها را کنار آن وارد کند .
ـ از بچهها بخواهید بصورت گروههای دوتایی با هم تشریک مساعی کرده و سپس در مورد طرح یک سؤال با یکدیگر همکاری کنند .
یافتن ارتباط بین سؤالات
وقتی بچهها با فلسفه بیشتر آشنا شدند و سؤالات بهتری طرح کردند، میتوانند در سطوح عمیقتری از تفکر کار کنند. آنها علاوه بر اینکه در مورد معنای نهفته در پس سؤالاتشان توضیح میدهند، باید ترغیب شوند تا در مورد چگونگی تناسب سؤالاتشان با سؤالات دیگران نیز فکر کنند و اینکه چگونه این سؤالات ختم به بحثهایی میشود که برایشان مهم است. وقتی سؤالات جمعآوری شدند باید آنها را تجزیه تحلیل و روشنسازی کنند. از طریق این فرایند، سؤالات کاملاً درک شده و انگیزة بچهها برای تفکر برانگیخته میشود.
وادار کردن بچهها به تفکر دربارة ارتباط بین سؤالات، نه تنها از تعداد سؤالات کم میکند، بلکه آنها را قادر میسازد تا تفکر بهتری از مسائل زیر ساختی داشته باشند .
سؤالات را بازخوانی کنید و از بچهها بخواهید داوطلبانه هر ارتباطی که بین آنها میبینند را بیان کنند .
ـ کدام سؤالات، مطلب مشابهی را مطرح میسازند؟
ـ آن سؤالات دربارة چه هستند؟
ـ سؤال مهمتر کدام است؟
از مداد برای کشیدن خطوط ارتباطی بین سؤالات، نشان دادن ارتباط بین آنها و نوشتن مسائل مهمتر یا سؤالات دیگر در بین این خطوط استفاده کنید. استفاده از مدادهای رنگی روند روشنسازی را برای بچهها آسانتر میسازد؛ برای مثال، تسهیل کننده میتواند بپرسد که سؤالات قرمز رنگ، ختم به چه موضوعی میشود؛ بدین ترتیب هر یک از رنگها بیانگر یک مفهوم یا موضوعی است که بواسطة آن بچهها میتوانند سؤالات خود را مقولهبندی کنند. ضمناً قادر به ملاحظة محل ادغام مفاهیم با یکدیگر و یا ایجاد ارتباطات جدید هستند.
سؤالات را فلسفی کنید
بواسطة روند یافتن ارتباط بین سؤالات، تسهیل کننده میتواند هدف تحقیق فلسفی را نمایش دهد؛ در این جریان، مسائل مهم نهفته در پس سؤالات باز میشوند و گروه تحقیقی در زمینة آنها کار میکنند .
با طبقهبندی سؤالات، بچهها یاد میگیرند چگونه دربارة مسائل مهمتر فکر کنند؛ آنها بتدریج در مییابند سؤالات ثانویه ـ که بواسطة بحث در زمینة سؤال اصلی طرح میشوند ـ میتواند پایهیی برای تحقیق واقعی فلسفی باشند .
بعدها وقتی بچهها با روش ارتباط دادن موضوعات به یکدیگر بیشتر آشنا شدند، سؤالات فلسفی بیشتری از همان اول جلسه طرح میکنند؛ هدف ما بعنوان تسهیل کننده، رشد تواناییهای بچهها در بکار گرفتن سؤالات فلسفی وطرح آنها میباشد. برای آنکه یافتن سؤالات فلسفی راحتتر شود به آنها بگویید سؤالات را بگونهیی طرح کنند که گویی آنها را از فردی میپرسند که کتاب مربوطه را نه خوانده و نه دیده است .
در زیر نمونههایی از تبدیل سؤالات معمولی به سؤالات فلسفی به چشم میخورد :
سؤالات اولیه میتوانند تبدیل شوند به ...
چرا پینوکیو دروغ گفت؟ چرا مردم دروغ میگویند؟
چراگرگ،گوسفندکوچک راتهدیدکرد؟ چرابرخی مردم دیگران راتهدید میکنند؟
سؤالات تسهیل کننده
تسهیل کننده میتواند برای روشن شدن بحث و شکلگیری بهتر آن، سؤالاتی همچون سؤالات زیر را بپرسد:
ـ آیا تا بحال این اتفاق برایت افتاده؟
ـ آیا این مطلب همیشه صحت دارد؟
ـ چرا اینطور فکر میکنی؟
ـ منظورت از این حرف... چیه؟
ـ میتونی به روش دیگری این را مطرح کنی؟
ـ آیا اصلاً درسته...؟
ـ چگونه میتوان این را به... مرتبط کرد؟
ـ آیا میتوانی خلاصه حرفت را بگویی؟
ـ چه استدلالهای دیگری ما را به این عقیده میرساند؟
ـ آیا اصلاً امکان دارد که...؟
ـ آیا این دقیقاً همان چیزی است که مدنظر توست؟
ـ چه چیزی میتواند نظرت را عوض کند؟
تجربیات آن مارگارت شارپ در مورد سؤال کردن کودکان
« مجبور نیستی تکلیف اینها را مشخص کنی فقط سعی خودت را بکن، بعضی از این سؤالات اینقدر سخت هستند که حتی بزرگسالان هم نمیتوانند به آنها جواب دهند، اگر حل سؤالی را بلد نبودی، برو سراغ سؤال بعدی» .
ثابت شده که این مقدمه برای سؤالات نظری فلسفی بسیار تأثیرگذار است؛ با این مقدمه شاگردانم، با وجود اینکه میدانستند خبری از نمره، جایزه، ستاره طلایی و ... نیست، با رغبت به سمت سؤالات میرفتند .
گاهی اوقات توجه آنها را به سؤالات متناقض جلب میکردم و از آنها میپرسیدم بنظر شما کدامیک درست است و بعد از آنها میخواستم نظرشان را عوض کنند. برای مثال به آنها میگویم: به این فکر نکرده بودم، اما حق با شماست و هیچگاه بچهها را با یکدیگر مقایسه نمیکنم.
لازم به ذکر است که بر ای سؤالات، جوابهای درست زیادی وجود دارد اما معمولاً یک پاسخ صحیح است.
بچة دوازده سالهیی پرسید «آیا گیاهان احساس دارند؟» به او گفتم واقعاً نمیدانم و برادر پنجساله